این پسر نمی تواند از پس امور مالی خود برآید و نمی تواند به درستی از دخترش محافظت کند. او را نزد یک سیاهپوست فرستاد تا بدهیهایش را بپردازد، و حتی نمیدانست که دو نفر از آنها خواهند بود. و خودش بیهوده در آستان خانه رها شد. البته از دختر پذیرایی مناسبی شد و در دو بشکه زدند، اما بدهی باید بازپرداخت شود و او چاره ای جز رضایت هر دو نداشت. او این کار را کاملاً انجام داد.
بلوندی به بابانوئل اعتقاد دارد - چه کسی می تواند یک چک 100 دلاری برای یک گوزن شمالی بیاورد؟ و برای تشکر از او، می توانید تصور کنید، او آن را مانند یک عوضی شب سال نو می خواهد! اگر من جای او بودم، مطمئناً نه نمیگفتم - و به خاطر دلارهایم نیز. بنابراین او دهان خود را برای تمام مقدار کار کرد! و دسر روی زبان رایگان است!
شریک زندگی از نوازش های معمول خسته شده و چیز خاصی می خواهد. و عوضی متعهد حقه جدیدی پیدا کرده است - مقعد مرد را با زبانش تکان داد. سبزه این کار را به قدری زیبا انجام می دهد که من خودم از یک هیجان عجله کردم! و پسر احتمالاً پاسخ مناسبی داد - الاغ این شلخته را دلال کرد. چنین دختری بسیار ارزشمند است - می توانید به صمیمی ترین چیزهای او اعتماد کنید.
میتواند سخت باشد، اما همه نمیتوانند.